مواظب وسایلتون باشین!
من بودم و جمشید و یک پادگان چشم قربان!
از سلمانی که برگشتیم سرباز شدیم
در تخت های دوطبقه،
خوابهای مشترک دیدیم
یک روز که من نبودم
تخت جمشید را غارت کرده بودند!

 

« اکبر اکسیر »


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 12 مرداد 1394برچسب:سربازی,سلمانی,تخت جمشید,غارت,پادگان,اکبر اکسیر,خوابگاه,, | 20:4 | Morteza |

در راه کشف حقیقت
سقراط به شوکران رسید
مسیح به میخ و صلیب
ما نه اشتهای شوکران داریم
نه طاقت میخ و صلیب
پس بهتر است بجای کشف حقیقت
برگردیم و کشکمان را بسابیم!

 

« اکبر اکسیر »


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 12 مرداد 1394برچسب:شوکران,حقیقت,سقراط,صلیب,مسیح,کشف,, | 19:56 | Morteza |

روزی از روزها هارون الرشید از بهلول دیوانه پرسید :

ای بهلول بگو ببینم نزد تو دوست ترین مردم چه کسی است ؟

بهلول پاسخ داد : همان کسی که شکم مرا سیر کند دوست ترین مردم نزد من است !

هارون الرشید گفت : اگر من شکم تو را سیر کنم مرا دوست داری ؟

بهلول با خنده پاسخ داد : دوستی به نسیه و اما و اگر نمی شود !


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 26 تير 1394برچسب:داستان طنز,بهلول,خنده دار,شکم سیر,هارون الرشید,دوست,نسیه,, | 3:35 | Morteza |

سلام جناب داروین

می خواستم خدمت شما عرض کنم که عجب نظریه ای است این نظریه ی تکامل شما. چند روزی است این نظریه ی شما، خواب را از چشمان من ربوده است. اینکه چگونه این همه انسان با عقل و هوش از نوادگان میمون های دلقک هستند، آدمی را به حیرت فرو می برد. گاهی از این که سال هاست اجدادمان را پشت میله های قفس نگه می داریم و به حرکات آن ها میخندیم، از شرم گونه هایم سرخ می شود. گاهی فکر می کنم کاش در کودکی با شما و نظریات شما آشنا می شدیم و این همه سنگ و کلوخ در باغ وحش به سوی اجدادمان پرتاب نمی کردیم. من با اجازه شما به این نتیجه رسیده ام که بعضی انسان ها حاصل تکامل حیوانات دیگر هم می توانند باشند، مثلا آدم وقتی بعضی از جوان های این دور و زمانه را می بیند، حیرت می کند و شباهت عجیبی بین این ها و جوجه تیغی های موزامبیکی کشف می کند. گاهی اوقات روابط بین جوان ها مخصوصا روابط جنس مخالف آدمی را یاد قصه کلاغ و روباه می اندازد. گاهی بعضی از آدم ها آنقدر رفتار عجیب و غریب  از خود نشان می دهند که آرزو می کنم، کاش با همان اجدادشان زندگی می کردیم نه با این نوادگان تغییر شکل داده شان. خدا معلم ابتداییمان آقای بنده زاده را بیامرزد. همیشه به همشاگردی هایم و گاهی به خود من  می گفت: گوسفند. گاهی اوقات هم ما را به نام گوساله و کره بز صدا می کرد. از باقی صفت هایی که این مرد بزرگ به ما نسبت می داد، که بگذریم، همیشه گمان می منم، این مرد فرزانه به درک و فهم خوبی از نظریه ی تکامل رسیده بود.

آقای داروین من با تمام احترامی که برای شما و نظریه تان قائلم گاهی اوقات فکر می کنم این نظریه شما به صورت عکس صادق است. مثلا دیروز ما در یک مهمانی شبانه شرکت داشتیم و پسر کوچک عموزاده عیال بنده مدام از سر و کول ما بالا می رفت و در نهایت عصای ما را در حین انجام حرکات محیر العقول ژانگولر شکست. نمی دانم شاید اگر چنین اتفاقاتی برای شما می افتاد و شما با کهولت سن مجبور می شدید بدون عصا تا خانه بروید و بار ها زمین بخورید، نظریه ی تکامل تان را کاملا برعکس مطرح می کردید و به این نتیجه می رسیدید که گاهی این میمون های بخت برگشته هستند که از انسان ها اشتقاق یافته اند.

 

برگرفته از کتاب لاف توشک، نوشته ی علیرضا لبش


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 16 خرداد 1394برچسب:نظریه ی تکامل,میمون,جد,نوشته ی طنز,علیرضا لبش,, | 17:53 | Morteza |

1-  مختان را خانه تکانی کنید. مواظب باشید زیاد تکان تکانش ندهید. اگر از مختان تا به حال استفاده نکرده اید، بگذارید همین طور بسته بندی شده باقی بماند. اگر از مختان سوء استفاده کرده اید، جلوی بچه ها و جایی که خانواده زندگی می کند، خالی اش نکنید. اگر کسی مختان را خورده، مخ‌اش را تلیت کنید. اگر کسی مختان زده، مخش را آنقدر بزنید تا آدم شود. اگر مختان معیوب است به ادامه ی توصیه های ما گوش کنید. خلاصه مخ تارید.

 

2- زندگی را در آغوش بفشرید. گفتم زندگی را در آغوش بگیرید با ناموس مردم چه کار دارید؟ این طوری زندگی شما را در آغوش می گیرد و اگر برادر یا پدر ناموس مردم پیدایش شود، طوری ولتان می کند که با سر به زمین بخورید. به دامان طبیعت بروید و با خودتان زمزمه کنید : همه چی آرومه. من چقدر شل مغزم. فقط مواظب باشید کسی آن دور و برها نباشد. برایتان حرف در می آوردند. پیش در و همسایه خوب نیست.

 

3- اگر زیادی احساس خوشبختی می کنید؛ ازدواج کنید. دوره ی فلاسفه به پایان سیده و بعد از ازدواج یک اتفاق بیشتر بایتان نمی افتد، بد بخت می شوید. به هر حال از بلاتکلیفی و الکی خوشی بهتر است. حداقل یک درد مشترک با همسرتان پیدا می کنید و هر روز و شب همدیگر را فریاد می کنید.

 

4- بخشنده باشید: اگر کسی با جوراب گلی روی بالش شما راه رفت، موقع خواب روی بالش و ملحقات بالشش راه نروید. اگر کسی سوسک در چای شما انداخت، موش توی قهوه اش نیندازید. اگر کسی شما را با نام حیوانات اهلی صدا کرد، او را به نام جانوران موذی صدا نکنید. اگر کسی اعصابتان را خط خطی کرد، بدنش را خط خطی نکنید. اگر دچار گاز گرفتگی شدید، کسی را گاز نگیرید. اگر کسی دنبالتان کرد، حتما فرار کنید. اگر کسی زیر آبتان را زد، جوری توی گوشش بزنید که نفهمد از کجا خورده است. بخشش هم حدی دارد.

 

5- شاد باشید: بخند به روی دنیا، تا دنیا آن روی سگش بالا نیاید. اگر قرض بالا آورده اید و بدهکارید، بخندید. زندان هم خوشی های خودش را دارد. اگر از کارتان اخراج شده اید بروید و به کارفرمایتان بخندید. اگر از همسرتان جدا شده اید بروید و به مادر زنتان بخندید. خلاصه جوری به دنیا بخندید که دنیا جرئت نکند به شما بخندد.

 

6- سفر کنید: تا خام هستید سفر کنید. اگر پخته شوید دیگر کار از کار می گذرد. در سفر، جوجه کباب را فراموش نکنید. البته به مرغ و خروس مردم هم کاری نداشته باشید. سر جای پارک و جای چادر زنی با دیگران دعوا نکنید. اصلا نمی خواهد بروید سفر. توی خانه بمانید. چون ممکن است اتوبوستان چپ کند یا قطارتان از ریل خارج شود یا خدایی نکرده هواپیمایتان توپولف باشد.

 

7- چیز های مصنوعی را از زندگیتان دور بریزید. اگر احساس پیری می کنید دندان های مصنوعی همسرتان را دور بریزید تا دیگر نتواند شما را گاز بگیرد. فقط اشکال کار اینجاست که بعدش مجبور می شوید، آدامس را برایش بجوید و شب ها که برای خوردن آب از خواب بیدار می شوید، آب دیگر مزه ی دهان همسرتان را نمی دهد و بعد از خوردن آب، دندان های همسرتان را در دهانتان حس نمی کنی.

 

7- عادت های بد را ترک کنید. منظورم عادت هایی مثل سیگار کشیدن بود نه همسرتان.

 

برگرفته از کتاب لاف توشک، نوشته ی علیرضا لبش


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 27 ارديبهشت 1394برچسب:زندگی,روانشناسی,نثر طنز ادبی,قورباقه ات را قورت بده,, | 19:52 | Morteza |

شیر مادر , بوی ادکلن می داد

دست پدر بوی عرق

( گفتم بچه ام , نمی فهمم )

نان , بوی نفت می داد

زندگی , بوی گند

( گفتم جوانم نمی فهمم )

حالا که بازنشسته شده ام

هر چیز , بوی هر چیزی می دهد , بدهد

فقط پارک , بوی گورستان

و شانه تخم مرغ , بوی کتاب ندهد !

 

« اکبر اکسیر »


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394برچسب:عرق,ادکلن,طنز ادبی,اکبر اکسیر,شیر مادر,کتاب,پارک,, | 18:28 | Morteza |

امروز رفتم بیمه میگم اگه ترمزم برید
سرپایینی هم بود سمت راست 2 نفر ایستاده بودن و سمت چپ یه پورشه بود چیکار کنم ؟
گفت خوب معلومه بزن به دو تا آدما چون دیشون رو بیمه میده ولی اگه بزنی به پورشه بیمه فقط 5میلیون میده بدبخت میشی .
گفتم واقعا چقدر قوانین تو ایران منطقیه
بعد گفت راستی اگه دیدی زدی به دو تاشون و نمردن ناقص شدن حتما برگرد سه بار از روشون رد شو چون
نقص عضو مثلا قطع نخاع تا 700میلیون دیه داره که بیمه نمیده .
حتما مطمئن شو که مردن .
خوب شد مطلع شدم واقعا.


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 17 ارديبهشت 1394برچسب:قوانین بیمه,پورشه,دیه,تصادف,طنز خنده دار,نقص عضو, | 18:19 | Morteza |

از آفتاب به آفتابه رسیدیم
از آب به فاضلاب
و آب که آبروی قبیله بود
صرف طهارت ما شد
حال در غیاب آب
شبکه ی یک، ماءالشعیر پخش می کند
پدر در تیمم است و نمی داند
دیگر سدّی برای افتتاح نمانده است

«اکبر اکسیر»


موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 1 ارديبهشت 1394برچسب:حکایت آب,اکبر اکسیر,طنز,آفتاب,آب,خشکسالی,کمبود آب,, | 19:45 | Morteza |
چاه عمیق که زدیم
دعای باران یادمان رفت
فیش آبیاری که آمد
خیار شکوفه زده بود
خدا را شکر
حالا همه چیز داریم:
وام کشاورزی
قسط پمپ
کود شیمیایی
سم علف کش
وکِرمِ ِ مهربان ساقه خوار!

«اکبر اکسیر»

موضوعات مرتبط: نوشته ها ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 16 فروردين 1394برچسب:خنده دار,ادبی,طنز,اکبر اکسیر,چاه,مدرنیته,باران,کشاورزی,کود,خدا,شکوفه,قسط,کرم,, | 1:24 | Morteza |
سلامتی ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺐ ﺭﻓﯿﻘﺎﻡ ، ﭘﻮﺯﺧﻨﺪ ﺑﺰﻧﻦ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ ﺍﺷﮑﺎﺷﻮﻧﻮ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻦ و ﺑﮕﻦ : ﻫﻬﻬﻬﻬﯽ !!! ﮐﯽ ﻓﮑﺮﺷﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ؟
ﺍﻭﻥ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﺮﻳﺪﻩ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﺮﺍﻳﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻴﺸﻴﻢ

ﭼﯿﻪ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﻤﯿﺮﻡ
؟
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﻣﮕﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮﺭﻭ ﺗﻨﮓ ﮐﺮﺩﻡ
؟؟؟

موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 15 شهريور 1393برچسب: رفیق,مردن,پورشه,پراید,خنده دار, , | 12:23 | Morteza |

طریقه عبور از خیابان در ایران
۱_ اول سمت چپ
۲_ دوم سمت راست
۳_ حالا آسمون که هواپیما نیوفته رو سرتون
۴_ اگه زنده اید میتونید رد بشید ...

********

آیا همسر شما رو مُخ است؟
آیا همسر شما دیگه خستتون کرده؟
آیا همسرشما گیر بیخود دمیده؟
آیا تحمل اخلاقِ گندشو ندارید؟
ما مشکل را حل میکنیم کاملاً ریشه ای و همیشگی و بدون بازگشت و عوارض
حتی بهتر از تن تاک !
همسر خود را به ما بسپارید

 

(هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران)

********

خودکشى مال خارجیاس ما کافیه بشینیم تو هواپیما

********

هواپیمای ایران ساعت ٩.١٧ پرواز کرده ٩.٢٠ سقوط کرده
دم برادران رایت گرم
هواپیماشون حداقل ٢٠ دقیقه رو هوا بود


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 27 مرداد 1393برچسب:, | 14:14 | Morteza |

راز خود را به یک زن لال بگویید
تا به اذن پروردگار شفا پیدا کند!   (خخخخخ)


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، نوشته ها ، ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 27 مرداد 1393برچسب:راز,زن,لال,اذن,شفا,فضول,محرم راز,, | 13:59 | Morteza |

مسئولین اعلام کردن فعلا شیر پرچرب نخرید توش روغن نباتی پیدا شده،
فعلا روغن نباتى نخرید توش آب پیدا شده،
آب نیاشامید توش آهک هست،
آهک براى ساخت و ساز استفاده نکنید توش آرد ریختن،
نان ! نان نخورید توش گچ هست براى سلامتى ضرر داره،
گچ نخرید آخه توش نمک هست ساختمون هاتون خراب میشه!
نمک مصرف نکنید اصلا! توش وایتکس هست براى اینکه سفیدتر بشه،
وایتکس فعلا اصلا استفاده نکنید فایده نداره توش شیر ریختند آخه،
شیر هم که از همون اول اخطارشو دادیم.
از ما گفتن بود خخخخخخ


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

 این آهنگ معروفه هست که جیپسی کینگ خونده، توش می گه:
آمامیو و فلان، یک کلمه اش رو هم نمی فهمم چی می گه
اما به خدا راست میگه، دنیا خیلی نامرده


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 17 تير 1393برچسب:معروف,جیپسی کینگ,آمامیو,کلمه,فهم,خنده دار,طنز,آهنگ,جک,خدا,دنیا,نامرد,, | 2:0 | Morteza |

مردی به طور مسخره ای به مرد ضعیف الجسمی گفت تو را از دور دیدم فکر کردم زن هستی

وآن مرد جواب داد منم تو را از دور دیدم فکر کردم مرد هستی.

 

چرچیل وزیر چاق بریتانیا به برناردشو که وزیر لاغری بود گفت هر کس تو را ببیند فکر میکند بریتانیا را فقر غذایی گرفته است.

برنارد شو جواب داد : و هر کس تو را ببیند علت این فقر را میفهمد.

 

ملّا نصرالدّین وارد روستایی شد و یکی از اهالی به او گفت ملّا من تو را از طریق الاقم میشناسم

و ملّا جواب داد : اشکالی ندارد چون الاق ها یکدیگر را خوب میشناسند.

 

مردی به زنی گفت تو چقدر زیبا هستی.

زن گفت : کاش تو هم زیبا بودی تا همین حرف را بهت میگفتم.

مرد گفت اشکالی ندارد ، تو هم مثل من دروغ بگو.

 

زوج جوانی در کنار هم نشسته بودند و دختر شدیدا غمگین بود.

شوهرش بهش گفت : تو دومین دختر زیبایی هستی که در تمام عمرم دیده ام.

و دختر با حالت تعجب پرسید : پس نفر اول کیه؟

شوهر گفت : خودت هستی وقتی تبسّم روی لب داری


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، نوشته ها ، ، ،
برچسب‌ها:

علت اینکه خانم و آقا موقع عروسی دست هم را میگیرند چیست؟

.

.

.

.

این یک رسم است همانند دست دردست هم دادن بوکسورها قبل شروع مسابقه!!


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 30 خرداد 1393برچسب:علت,خانم,آقا,بوکس,بوکسور,عروسی,دست,شاد,رسم,شروع,مسابقه,طنز,خنده دار,, | 12:18 | Morteza |

1. یقه ی اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.(البته اگه شتر خوبی بود.)

2. ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.

3. در موضع دید باشید ، گذشت اون زمان که میگفتن : من دختر نارنج و ترنجم   که از آفتاب و سایه می رنجم.

4. سن ازدواج رو بیارین پایین ، همون 17 یا18 خوبه بالا تر که برین همچین بگی نگی از دهن می افتین.

5. تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید ، اگه موندن چه بهتر ، نموندن دورشونو درز بکشید.

6. دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید ، یه وقت کنابشودور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج می شه.

7. پسرای فامیل بهترین و در دسترس ترین طعمه هاهستند ، رو هوا بقاپیدشون.

8. رو شک و شمایل پسرا زیاد حساسیت به خرج ندید ، پسرای خشگل    هستن دچار مشکل ...!

9. توی اجتماع بُر بخورید ، با مردم قاطی شید ، با ننه صغری و بیبی عذرا نشست و برخاست کنید ، همینا هستن که شادوماد میسازن واستون.

10. یه کم به خودتون برسید ، منظورم آرایش و برداشت زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و چشم و ... نیست.حد اقل قیافه ی یه آدم رو داشته باشید.

11. در پوشش دقت کنید ، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع میکنه ، یه پوشش سنگین و اندکی رنگبن با حفظ معیار های دوماد پسند بهترینه.

12. مهمون که میاد قایم نشید ، چای ببرید ، پذیرایی کنید ، خلاصه یه چشمه بیاید که بعله ما هم هستیم.

13. سعی کنید از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه ...

14. تا مامانه و باباهه می گن دخترمون دیگه وقت عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و دربرید ، در حرکات و سکناتتون ایننظر رو تأیید کنید و دنبالشو بگیرید.

15. بالأخره اگه خدایی نکرده میخواین جزو اون یک ملیون و هفت صد هزار دختر بی شوهرنباشید (تازه اگه همه ی پسرای مملکت بتونن دوماد بشن)هر چی دارید ، رو کنید ،منظورم از اعضا و جوارحتون نیست ، منظورم کمالات و هنر مندیاتونه.

16. و اینو بگم که از هیچ  دوره ی زندگیمون به اندازه ی وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید لذت نخواهید برد ، حالا به بعدنش کار ندارم.

17. ... و آخرین توصیه : عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی زود گذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی آیندتون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون کثیف میشید ، می پُکید ... .


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان
حمله کنن سمت من. بعدش تو ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یکی از فانتزیام اینه که تو افق پنهان شم

بعد فانتزیایی که میان. تو افق محوشن رو با دمپایی ابری
انقد بزنم که

صدای گرگ دربیارن تو افق.......

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یکی از فـانـتزیام اینه کــه

کنترل تلویزیون خونمونو بردارم

بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری،

این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یکی از فانتزیام اینه که توی یه پارک شلوغ شروع کنم به
دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ،

کلی آدم بیگناه اینجا هست !

.

.

.

توهم در حد سراب های بیابان های ۱۵۰ درجه آمازون

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یکی از فانتزیام اینه که...

تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...

بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...

منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...

برو از خدا بترس....

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

 


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب

یکی از فانتزیام اینه که وقتی پورشه پانامرا دیدم با
عجله سوار شم بگم چرا دیر اومدی ؟ بعدش که راننده رو دیدم بگم : اَ اَ اَ ببخشید
فک کردم بابامه ؛ بعد پیاده شم


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:فانتزی,پورشه پانامرا,دیر,راننده,بابا,پیاده, | 21:43 | Morteza |

یکی از فانتزیام اینه که بابام بفهمه سیگار میکشم بعد
بیاد بزنه تو گوشم بگه کصافط چرا سیگار میکشی ؟ برو آب پرتقال بخور ! منم بگم
ترجیح میدم سیگاری رو بکشم که صادقانه روش نوشته : سرطان زا تا آبمیوه ای رو بخورم
که روش به دروغ نوشته : ۱۰۰% طبیعی … بعد بابام اشک تو چشماش جمع بشه و منم یه
لبخند نرمی بزنمو تو دود سیگارم گورمو گم کنم که دیگه با پدرم اینجوری صحبت نکنم … .




موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 21 مهر 1392برچسب:سیگار,بابا,کصافط,گوش,آب پرتقال,سرطان زا,طبیعی,اشک,لبخند,گور,, | 19:35 | Morteza |

وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی ...
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد
از خودت فرار کنی گم شی
برق بره با بزرگترش بیاد
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !؟!؟




موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یکی از فانتزیام اینه که یه زن بگیرم اسمش ستاره باشه
بعد سرش یه هوو بیارم اسم اونم ستاره باشه بعد برم یه گوشه ی اتاق بی‌خیال بشینم و
جنگ ستارگان ببینم !


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

جمعه 19 مهر 1392برچسب:فانتزی,زن گرفتن,خنده دا,جنگ ستارگان,ستاره,هوو,اتاق,بی خیال,, | 8:12 | Morteza |

یه قانون نانوشته تو همه کارتون ها اینه که،
تا وقتی که به پایین نگاه نکنی نیروی جاذبه کار نمیکنه

****

دیگه کار از کلیپس گذشته برخی از دخترا در حال ساخت مسکن مهر رو سرشون هستند…!

****

یه وختایی نمیرم دمه یخچال که پیشه من شرمنده نشه... خدا هیچ یخچالی رو شرمنده صاحبش نکنه.

****

دو ماهه دارم هر شش ساعت یه بار دوتا آنتی هیستامین میندازم تو جیبام
ولی بازم جیب ما به پول حساسیت داره!

****

اومدم خونه به مامانم میگم گشنمه، میگه عزیزم نون هس ،تخم مرغ هس، روغنم هس،
برو هر چى دوس دارى درست کن بخور!

****

پسر خالم آیپدشو گذاشته بود رو زمین
منم فک کردم از این ترازو دیجیتالاس رفتم روش وایسادم
هیچی دیگه بیچاره کور شد از بس گریه کرد

****


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، جوک و لطیفه ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب

قبلا پسره میفداد زندان بعد از 15 سال که میومد بیرون دختری به پاش مونده بود

الان نمیشه بری سر کوچه ماست بخری!؟!؟

***

سر خیابونمون یه آژانس هست یه طوطی داره قد گودزیلا
امروز داشتم از کنارش رد میشدم یه جیغ کشید، کنارش یه گنجیشک بود
بدبخت گنجیشکه سه متر پرید اونور بد خشکش زد افتاد مرد
منم اومدم حال طوطی رو بگیرم رفتم زدم رو قفسش
برگشت گفت: چخه…
دلم به معنای واقعی کلمه ریخت
کثافت 

***

جدیدا هروقت دست به جزوه
میشم.جزوه میگه:بی یاااااااااااااااااا دوری کنیم از هم

***

مامانم وقتی از دستم عصبی میشه میگه:
به خدا اگه باهات بیام خواستگاری به دختره میگم چه خری هستی

***

جدیدا پشه های خونمون قابلیت عبور از پتو رو هم بدست اوردن

در حد کریس آنجل!

یکیشون اومد در گوشم گفت..:

ماااااااااااااااااااایند فرییییییییییک...

***

ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﻳﻪ ﭼﻴﻨﻴﻪ ﻣﻴرﻩ ﺑﺎﻻﻱ ﻛوﻩ ﺩﺍﺩ میزﻧﻪ:

“سا لاوهیو ﻻﻥ ﻫﻴن ﺷﻴن ﺗﺎ ﻧﻴﻲ”

ﻳﻬو ﺍﺯ ﻛوﻩ ﺻدﺍ ﻣﻴﺎﺩ:

کیصافط ! ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺨت ﺑوﺩ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﮕو

***

بدترین حالت اینه ک پاتو با جوراب بزاری تو دمپایی
خیس دسشویی،اصلن انگیزه دسشویی رفتن  رو از دست میدی !؟!؟

 

 

خوش باشین

 


موضوعات مرتبط: ، مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

چند روز پیش تولدم بود، جشن گرفته بودیم. دختر خواهرم 4 سالشه، گفت دایی می خوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم. این شعر تقدیم به تو.
گفتم بخون دایی. قیافه من در اون لحظه: ^_^
گفت:
سلام سلام عزیزم / گوساله تمیزم
دمبت سفید و آبی / پشکل نریز رو قالی
شما هم از این فک و فامیل ها دارین ؟؟

***

تو دانشگاه یه دختره اومده میگه شما امیرٍ شکیبا هستین؟؟
دوستام؛ نه داداششٍ!!
میگه میشه چن لحظه وقتتونو بگیرم آقای شکیبا؟؟ دوستاتون خیلی خوشمزن!!
از دوستام جدا شدم میگم بله؟؟
میگه شما منو دوس دارین مگه نه؟؟
میگم؛ نه!!
میگه؛ جداً؟؟پس خوب شد خودمو خرد نکردم جلو شما بگم دوستون دارم!! خیلی مغرورین خدافظ!!!
خدا وکیلی عینٍ جمله ای که بهم گفتو نوشتم!!
من الان تو هنگم این منو دوس داش یا من اینو؟؟؟
من که اصن نفهمیدم منو دوس داره شما فهمیدین؟؟؟؟
هم دانشگاهی اعتماد به نفسٍ داریم؟؟

***

امروز سرٍ میزٍ صبحانه!
مامانم؛ امیر نمیذارم امرو بری دانشگاه! یعنی حق نداری تا چن روز!!
من؛ چرا ؟؟؟
مامانم؛ دیشب زبونم لال خواب دیدم تصادف کردی رفتی تو کما!!! از ترسٍ اون کابوسٍ لعنتی کلٍ دیشبو بالا سرت بودم!!!
من؛ بیخیال مامان خوابٍ خانوما چپکیٍ!
بابام؛ راست میگه خانوم! خدا رو چه دیدی شاید به همه عالم ثابت شد خوابٍ زن چپکی نیس! فقط امیر با ماشینت نریاااااا!! یادته که چقد پولشو دادم؟؟ ههههعی میتونستم زمین بخرم بجاش!! با آژانس برو بابایی!!!
من؛(*_*)
مامانم؛(+_+)
بابام؛($_$)
لیوانٍ شیرٍ تو دستم؛))))
آره درس حدس زدین منم یه بوهایی بردم از تو جوب پیدام کردن!!!
بابایٍ انگیزه فلج کنه من دارم؟؟
حالا خوبه تازه از مسافرت برگشته!!! دلتنگی موج میزنه اصن!! والاااا!

***

دوستم یه مدتی هی اسرار داشت لپ تاپشو بیاره خونمون,منم خیلی سرم شلوغ بود هی رد می کردم,یه روزی ازش پرسیدم می خوای بیای چی کار کنم با لپ تاپت؟گفت:می خوام برام اینترنتشو وصل کنی بعد می رم.
من:((.))
یه ساعت بهش توضیح دادم که چند نوع اینترنت وجود داره مثلا من با وایرلس وصل میشم,اونم باید هر چند وقت یک بار پول بدی نمی شه که کامپیوترو کاریش کنی که خودش به اینترنت رایگان وصل یشه.
اونم بعد از چند دقیقه میگه پس کی بیام اینترنتم رو وصل کنی؟
دیوارم اونجا نبود بهش بگیم مگه با دیوار حرف میزدم؟
من:((<>))
لپ تاپ((..))
کریستیانو رونالدو بعد از ناکامی در تیم ملی:((.))
ماریا شاراپوفا:(.)(.)

***

دوستم یه مدتی هی اسرار داشت لپ تاپشو بیاره خونمون,منم خیلی سرم شلوغ بود هی رد می کردم,یه روزی ازش پرسیدم می خوای بیای چی کار کنم با لپ تاپت؟گفت:می خوام برام اینترنتشو وصل کنی بعد می رم.
من:((.))
یه ساعت بهش توضیح دادم که چند نوع اینترنت وجود داره مثلا من با وایرلس وصل میشم,اونم باید هر چند وقت یک بار پول بدی نمی شه که کامپیوترو کاریش کنی که خودش به اینترنت رایگان وصل یشه.
اونم بعد از چند دقیقه میگه پس کی بیام اینترنتم رو وصل کنی؟
دیوارم اونجا نبود بهش بگیم مگه با دیوار حرف میزدم؟
من:((<>))
لپ تاپ((..))
کریستیانو رونالدو بعد از ناکامی در تیم ملی:((.))
ماریا شاراپوفا:(.)(.)

***

تو خونه ما هرکی هرچیو پیدا نمیکنه و کمک میخوووواد جوابش بلا استتثنا اینه :
"اگه بیام پیداش کنم کتک میخوریا"
کمک بدون کتک تعریف نشده
من هر وخ میگم کجاس مامانم میگه اونجاس
هنوزم موندم اونجا دیغن کجاس
فکـ و فامیل ماروباش

***

پسرعموم اومده خونمون برگشته به داداش5سالم میگه؛
ایمان تو بابایی رو بیشتر دوس داری یا مامانتو؟؟
ایمان؛ اول امیرم توش بگو!!
پسرعموم؛ خیلٍ خب! امیرو بیشتر دوس داری یا مامان باباتو؟؟
ایمان؛ شاپری دخترٍ دایی علیرضا!!
یعنی من موندم اندر کفش چرا اسمٍ منو گف!!
میخواست احساساتٍ منو آپزیت کنه؟؟ واقعاً؟؟
داداشٍ خانواده دوستٍ من دارم؟؟

***

یکی از فامیلامون مادر بزرگش مرغ و خروس داره.
اسم خروسه آقا راستینه!!!اسم مرغه هستی خانوم!!!
مادر بزرگه میگه:براشون ماکارونی درست میکنم،خیلی با ادب میان میخورن. تازه تو حیاط یه عالمه گلدون دارم، بهشون گفتم :من برای شما زحمت می کشم مبادا گلدونامو نوک بزنید، گناه دارن!!! هروقت که تخم میذارن نمیخوره،میده به همسایه اش.ازش بپرسی چرا خودت نمیخوری؟ میگه:این تخم ها مثل نوه های منن!!!!
خلاصه زندگی مسالمت آمیزی باهاشون داره..
آدم میره خونش یادکارتونه خونه ی مادر بزرگه می افته...

***

دیشب سرمو گذاشتم رو پای مامانم و داشتیم با حس قشنگ مادر فرزندی با هم رابطه برقرار میکردیم.یهو با ناز ازش پرسیدم:مامان از اینکه من دخترتم چه احساسی داری؟
بلافاصله جواب داد:احساس شرمساری!!!!
مامانه من دارم؟؟؟نه جدا مامانه من دارم؟؟؟

*************

 

منبع : مرتضی فیض آبادی

 


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:طنز فامیلی,جوک,خنده دار,لطیفه,فامیل,, | 13:29 | Morteza |

قبض برق زیاد اومده بود، نشون بابام که دادم، یه سری تکون داد و پاشد رفت طرف کامپیوتر!!!
فک کردم رفت کامپیوترو داغون کنه...
منم رفتم نزدیکتر ببینم چیکار میخواد بکنه، دیدم رفته توو گوگل نوشته:
.
.
.
آموزش دستکاری کنتور برق!!!!!!!

***

دیشب شام ؛ بابام پسرعموشو بعدٍ چن سال دعوت کرده خونمون،دور هم نشسته بودیم پسرعمو بابام گف؛ امیـــــــــر پســـــرم چن سالت شده؟؟ چی میخونی؟؟
من؛ 21سالم! مهندسی پزشکی!
بعدش میبینم ترکید از خنده! میگه؛ هم پزشکی هم مهندس؟؟ بعد رو به بابام با خنده! این پسرت از همون بچگی پررو بود!! ببین چه منو دس انداخته؟؟ امان از این جوونا!!!
بابامم واس اینکه پسرعموش ضایع نشه گف؛ امیـــــــــر معذرت خواهی کن!!!
من؛
حضار؛
جامعه ی در تلاش احیایٍ مشاغل برای جوانان؛))))
مهندسین پزشکی؛
کسی که اینو داره میخونه؛
هیچی نگین خودم میدونم!!
فک و فامیل دارم چی فک کردین؟؟

***

بابام:محمد کی زن میگیری؟
من:فعلا شرایط ندارم.
بابام:غلط کردی،دختر رئیسم هست،صحبت کردم باید بگیری...
خدایی دموکراسی رو حال میکنید؟
آخه پدرم چرا سوال میکنی؟بگو واست زن گرفتم دیگه!

***

دیشب توخواب احساس میکردم توکوچه أم هرچی خودموجم میکردم گرم نمیشدم.ازخواب بیدارشدم میبینم بابام تورخت خواب من خوابیده من اینورتوسرمادارم مث ...میلرزم.
بابای اولاد دوستی داریما؟
ازاین میترسم قحتی شه من وداداشمو بخوره!

***

از وقتی تبلیغات رایتل تو تلویزیون شروع شده نمیدونین چه وضعیه تو خونمون مامانم گیر داده برو یه دونه از این سیم کارتها بخر از این به بعد زنگ میزنم ببینم کدوم قبرستونی؟ با کی میگردی؟
همراه اول و ایرانسل !!!
رایتل ))))
کبوترای نامه رسون ؟؟؟؟؟
تو فضای خانوادگی ما همچین اعتماد فواره میزنه

***

 دخترداییم اس داده میگه؛ شلووووم امیلو شطولی؟؟
منم اس دادم؛ ایطولی!
بعد دوباره اس داده؛ واقعاً برات متاسفم نمیشه مث آدم باهات حرف زد!!
من؛ خو مث خودت جواب دادم آدم!!!
اس داده؛ شوخی کلدم! گلیه نتنی! فلدا میای بلیم کوه با بابت(بابک داداشش) اده نیای باهات قَل میتنم!!
میگم؛ باوشه!!
باز اس داده؛ خیلی بی جنبه ای!! مثٍ آدم حرف بزن!!
دختردایی روان پریشٍ دارم من؟؟
دعا کنید حالش خوب شه!!!

***********

منبع : مرتضی فیض آبادی


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 19 مرداد 1392برچسب:طنز فامیلی,جوک,خنده دار,لطیفه,, | 22:24 | Morteza |

بابام داشت نماز میخوند ،یهو داد زد : الله اکبر ! الله اکبر !
دویدم گفتم:- گوشیت زنگ خورد؟ میگه : الله اکبر !
- شام واست نگه داریم؟ میگه : الله اکبر !
- بو سوختگی میاد؟ میگه : الله اکبر !
- جک و جونور دیدی ؟ میگه : الله اکبر !
گفتم بابا خوب یکم راهنمایی کن !!
با عصبانیت داد زد : الله اکبر ! ( دستشو هم به علامت خاک بر سرت تکون داد !)
نمازش تموم شده میگه : یه ساعته میگم بزن کانال 36 ببینم امشب خرم سلطان داره یا نه چقدر تو خری آخه ؟
من ...
GEM TV ...
خط بریل ...
برنده جایزه نوبل پانتومیم ...


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:خرم سلطان,الله اکبر,نوبل,نماز,خنده دار,طنز,, | 13:23 | Morteza |

میبرم :                  Moborom

من برم؟:                Moborom

برنده میشم:          Moborom

میبرم:(بریدن)        Moborom

من بور هستم:       Moborom 


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

شنبه 5 مرداد 1392برچسب:عجیب,عجایب,مشهد,زبان مشهدی,, | 13:26 | Morteza |

با عرض پوزش از خانم های محترم این فقط یه شوخیه

زن مثل تلویزیونه
دوست دختر مثل موبایل

تو خونه تلویزیون تماشا میکنی
وقتی میری بیرون موبایلتو میبری

وقتی پول نداشته باشی تلویزیون خونه ات رو میفروشی
وقتی پول بدست میاری گوشی موبایل رو عوض میکنی

بعضی وقتها از تلویزیون لذت میبری
اما بیشتر اوقات با موبایل بازی میکنی

تلویزیون برای تمام عمرت مجانیه
اما اگه قبض موبایل رو پرداخت نکنی ارائه خدمات متوقف میشه

تلویزیون بزرگ و گنده است و معمولا کهنه
اما موبایل خوشگل و باریک و خوشدسته و همیشه میشه همه جا با خودت ببریش

معمولا هزینه استفاده از تلویزیون منطقی و قابل قبوله
اما هزینه استفاده از موبایل زیاده و همیشه هم بدهکاری

تلویزیون کنترل از راه دور داره
اما موبایل نداره

و مهمترین نکته اینکه موبایل وسیله ارتباطی دوطرفه است (صحبت کردن و گوش دادن )
اما فقط باید به تلویزیون گوش بدی !چه بخواهی چه نخواهی
و آخرین نکته اینکه تلویزیون ویروس نداره اما موبایل.....


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:دوست دختر,زن,تفاوت زن با دوست دختر ,, | 12:18 | Morteza |

دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟


پسر: آره عزیز دلم


دختر: منتظرم میمونی؟


پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند


پسر: منتظرت میمونم عشقم


دختر: خیلی دوستت دارم


پسر: عاشقتم عزیزم

 

بقیه در ادامه مطلب ...


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:داستان کوتاه,هدیه,هدیه باور نکردنا,هدیه باور نکردنی به دختر,, | 12:11 | Morteza |

ﻣﮋﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ )))):
.
.
.
.
.
.
.
. ...


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:دختر,دوست پسر,خنده,شارژ,پاستیل,بارون,مژده, | 17:44 | Morteza |

 

وصیت نامه لقمان حکیم ورژن 2013

 

پسرم! گروهی ، اگر احترامشان کنی تو را نادان می دانند و اگر بی محلیشان کنی از گزندشان بی امانی . پس در احترام ،اندازه نگهدار

پسرم! سخت ترین کار عالم محکوم کردن یک احمق است. خون خودت را کثیف نکن ، ضمناً چرچیل هیچگونه نسبتی با طایفه ما ندارد. بچه هایش ادعای ارث نکنند.

پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن

پسرم! دوستانت را با یک لیوان آب خوردن امتحان کن! آب را به دستشان بده تا بنوشند! بعد بگو تا دروغ بگویند! اگر عین آب خوردن دروغ گفتند از آنان بپرهیز…

هان ای پسر! در پیاده رو که راه می روی، از کنار برو. ملت می خواهند از کنارت رد شوند

پسرم! اگر کسانی از سر نادانی به تو خندیدند ، تو برای شفایشان گریه کن

پسرم! خود را وابسته به هیچ دسته ای مدان. چه، پس فردا تَقِّش درمی آید که آنی که تو می خواستی نیست و حالا خر بیار و معرکه بارکن

پسرم! اگر به ناچار به جریانی متمایل شدی، جایی برای نفس کشیدن خود و رقیبت بگذار. نه او را چنان به زمین بکوب و نه خود را چنان بالاببر. دیرزمانی نیست که جایتان عوض شود

پسرم! در تاکسی با تلفن همراه بلندبلند صحبت نکن

هان ای پسر! اهل هنر را احترام کن. اما مواضع سیاسی ات را با کسی مسنج و کسی را به خاطر مواضعش مرنجان.

پسرم! هیچ گاه دنبال به کرسی نشاندن حرفت مباش و همه جا سر هر صحبتی را بازمکن. بگذار تو را نادان بدانند

پسرم! اگر برای دختر یا پسری پیش تو برای تحقیق آمدند و تو چیزی می دانستی رک و راست بگو. هر آنچه که می دانی. به فکر بدبختی دختر و پسر مردم باش

پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند

پسرم! پیش از استخدام در اداره های دولتی ، “پاور پوینت” را فرابگیر

پسرم! در اداره ای استخدام شدی هرچه دستمال از جیب هایت دوربریز. آب بینی ات را پیراهن تمیزکنی بهتر است تا کسی دستمال در دستت ببیند

پسرم! قطار اندیمشک – تهران زمستانش گرم و جانسوز است و تابستانش سرد و استخوان سوز. لباس مناسب با خودت ببر

پسرم هنگام صبح از مترو و بی آر تی دوری کن !

پسرم! اساتید را محترم بشمار! اگر توانستی دستشان را ببوس اگر نه ،خود دانی

پسرم! در ضمن ، به هر کسی بی خودی لقب “استاد” عنایت مکن. “استاد” باید خودش بیاید، زورکی که نیست

پسرم! اگر آلبوم های موسیقی دل آواز و هرمس و آوای شیدا گرانتر از چهار هزارتومان شد ، دیگر نخر. با این حال نصیحت قبل از قبلی را آویزه گوش کن

پسرم! اقل کم! ماهی یک بار آژانس شیشه ای را ببین.

پسرم! اگر توانستی استخدام شوی، در اداره با دو کس رفیق شو آنچنان که دانی.

آبدارچی و یکی از بچه های حراست. هرکدام باشد توفیری نمی کند.

پسرم! بلوتوث تلفن همراهت را خاموش نگهدار، مگر در مواقع ضروری

فرزندم! هیچ کس تنها نیست.

پسرم! راه تو را می خواند. اما تو باور مکن

پسرم! آنتی ویروس “بیت دیفندر” اوریجینال نصب کن. پول “رجیستر” به میزان ده سال را کنار گذاشته ام. با احتساب تورم جهانی و تحریم و فیلتر و نوسان بازار. مادرت جای آن را می داند

پسرم از افراد مورد اطمنیان وی پی ان تهیه کن وقتت را با اولترا و فیری گیت حرام مکن!

هان ای پسر! اگر کسی گفت اسفندیار ار می شناسی خودت را به نفهمی بزن

پسرم! هر روز از همکارانت در اداره عمیقا خداحافظی کن. کسی نمی داند آیا فردا در همان اداره باشی یا نه. اداره در همان شهر باشد یا نه. شهر در … ولش کن پسرم

پسرم! دانشگاه کسی را آدم نمی کند. علم را از دانشگاه بیاموز ، ادب را از مادرت

پسرم قبل از هر انتخاب واحد اساتیدی را که حضور وغیاب نمی کنند واسکیل فراوان می کنند دریاب وبه دفترشان بسیار برو 

عزیزپدر! حتی الامکان از کلاس های 7:30 و 8:00 صبح دوری کن که کل روزت را بر باد می دهد هان ای پسر! هر چند گاهی غذا را از سلف بخور تا بهتر قدر مادرت را بدانی

پسرم! می دانم الان داری حسرت دیدار مرا می خوری. یالله بلند شو دست مادرت را ببوس بعد بیا بقیه وصیت را بخوان

پسرم! پیامک های عیدنوروزت را همین الان بفرست

هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو. اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو ، اگر رفتی از مملکتت

پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است.

پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد ، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟

پسرم! نامزد انتخابات شدی ، اول یا داماد لُرها شو یا تُرک ها که تو را در انتخابات تنها نگذارند

هان ای پسر! خسته شدی؟ … از ساعت چند داری وصیت می خونی؟ … کی خسته است؟ …خودت نقطه چین ها رو پرکن

پسرم! شماره حساب هدفمندی یارانه ها ، رمزگذاری شده در صندوقچه مرحوم آقابزرگ توی اتاق پشتی است.

پسرم! شهر ما خانه ما! … نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول اتاقت رو از این ریخت در بیار

پسرم! در فیس بوک عضو شو و این وصیت نامه را برای دوستانی که برمی گزینی یا تو را برمی گزینند “شیر” کن

 

پدرت لقمان


موضوعات مرتبط: مطالب و داستان های خنده دار ، ،
برچسب‌ها:

سه شنبه 25 تير 1392برچسب:لقمان حکیم ورژن 2013,طنز نوشته,خنده دار,وصیت نامه,نصیحت, | 1:21 | Morteza |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد